برشی از کتاب «خاکریز» | از شدت تشنگی خون بالا آوردیم
به گزارش نوید شاهد استان قزوین، جلد اول کتاب «خاکریز»، گزیدهای از خاطرات دفاع مقدس استان قزوین است که برای نخستین بار سال ۱۳۹۱ با دو هزار نسخه در ۲۵۲ صفحه به چاپ رسیده است.
این کتاب به کوشش مدیریت ادبیات و انتشارات ادارهکل حفظ آثار و نشر ارزشهای دفاع مقدس استان قزوین زیر نظر روحالله شریفی، ولیالله محمدی و کامبیز فتحیلوشانی توسط ناشر صریر منتشر شده است.
کتاب یاد شده آثار برگزیده جشنواره نخست خاطرهنویسی دفاع مقدس استان قزوین است و تلاشی بدیع در گردآوری خاطرات کسانی بوده که تاکنون گوشی شنوا برای شنیدن خاطرات خود پیدا نکرده بودند.
رزمندگان خاطراتی که از دوران هشت سال دفاع مقدس به یاد داشتنه اند را در این کتاب با عنوانهایی از جمله محاصره پاوه، وقتی اسیر شدم، قهرمان واقعی، فرمانده خدا ترس، خیبر، تعبیر خواب و تنها یادگار وطن بازگو کردهاند.
در مقدمه این کتاب آمده است: «... خاطرات رزمندگان بسیار صمیمانه است. زبانی ساده مثل نویسندگانش دارد و از واژگانش داد میزند که از دل سوخته کدام مرد و زن ایرانی برآمده و لاجرم بر دل مخاطبانش مینشیند.
خاکریز هدیهای است به همه مردم ایران زمین که در روزگار غربت ارزشها به کمک دین و میهنشان شتافتند بیآنکه مزدی بخواهند ...»
در بخشی از این کتاب با بیان خاطرات رزمنده تقی ایالیان آمده است: «ساعت ۴ صبح روز سی و یکم تیر ماه سال ۶۷ در منطقه میمک (تنگه تاریکه) گلولههای توپخانه دشمن در همان لحظه اول کلیه تانکرهای آب را مورد هدف قرار داده، منهدم نمودند.
هوا بسیار گرم بود. از ساعت ۴ صبح تا ساعت ۱۶ بعدازظهر من به اتفاق ۳ نفر از سربازان به سمت دشمن تیراندازی کردیم. یک نفر از بچهها ترکش به صورتش خورد. همه ما از شدت تشنگی خون بالا آوردیم. تعداد ۸۴۲ گلوله توپ ۱۵۵ م م را که هر کدام به وزن ۴۳ کیلوگرم بود را با اینکه از نظر جسمی ضعیف شده بودیم بدون وقفه به سمت دشمن شلیک کردیم.
چنان که شعله پوش لوله بر اثر حرارت بیش از اندازه به داخل لوله پیچ خورده و راهی جز تعویض لوله نداشت. هیچ وقت فراموش نمیکنم که در طول این مدت کسی حتی یک قطره آب نیز کسی طلب نکرد ...»